پارت دوم❤️
در راه خانه او دوستانش را میدید که هرکدام بسته به قدرتش رنگ پلوترومش متفاوت بود .مثلا مال سوزی بنفش بود و او قدرت تلپورت داشت .مال آنا صورتی بود و او می توانست ذهن آدم را بخواند مال سوفی سفید بود و او میتوانست نامرئی شود.مال استفانی قرمز بود و او می توانست هر چیزی را به آتش بکشد و حتی یخ استلا هم آب کند.اما مال مادرشان،فرمانده مارگارت بزرگ ترین و رنگین ترین پلوتروم بود .در واقع هر فرمانده ای بعد از گرفتن تاج پلوترومش هفت رنگ میشد در فکر بود که یکهو خودش را جلوی خانه شان دید.در های بزرگ چوبی با دستگیره های طلایی پنجره های مستطيلی و دیوار های آجری. در را باز کرد و گفت: من اومدم .استفانی؟ خواهرش با انرژی همیشگیش بازو ه...